-
تبلیغی از نو برره ایی !
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1384 16:55
-
No exit plan here either
پنجشنبه 29 دیماه سال 1384 01:23
دیگه اینجا نمیتونی در بری ! d: پرزیدنت بوش در حال تلاش برای باز کردن در قفل شده! در یک کنفرانس پرا از فشار در پکن !
-
راه ها
پنجشنبه 29 دیماه سال 1384 01:13
" در برابر هر انسانی راهی قرار گرفته و راه هایی و باز راه هایی ... و روح بزرگ راه بزرگ را میپیماید وروح حقیر ،کورمال کورمال،راه حقیر را انتخاب میکند . و در این بین ، دشتها مه آلود گسترده اند و دیگر مردمان در این دشت ها میروند و میایند .... اما در برابر هر انسانی راهی بزرگ آغوش باز کرده است و نیز راهی حقیر و هرکس خود...
-
Chapter 1 --- IT ALL STARTS WITH GOD
جمعه 23 دیماه سال 1384 09:36
The Purpose Driven Life by Rick Warren “For everything, absolutely everything, above and below, visible and invisible...everything get started in Him and finds its purpose in Him.” – Colossians 1:16 (Msg) “Unless you assume a God, the question of life’s purpose is meaningless.” – Bertrand Russels, atheist It’s not...
-
فلج ..
پنجشنبه 22 دیماه سال 1384 12:06
الکساندر در میان پاهای پدرش . در حالی که مادرش داره دستگاه تنفس مصنوعی پدر الکساندر رو تنظیم میکنه . پدر الکساندر بر اثر عبور گلوله ی سرگردان در تیر اندازی در بغداد از سرش فلج شده . الکساندر الان داره به چی نگاه میکنه ؟! Alexander Burleson crawls between his father's legs while his mother, Kristi, adjusts Dad's...
-
تو چی ؟ عروسکی یا عروسک گردان ؟
پنجشنبه 22 دیماه سال 1384 11:37
آدما دو دسته اند یا عروسک یا عروسک گردان .! دسته ی اول دقیقا مثل عروسک میمونن ، درست مثل عروسکهای بچگی های تک تکمون ! یادته وقتی بچه بودی چه بازی هایی با عروسکات میکردی ؟ عروسک گردان تو بودی. یه روز توی بازیت عروسکت نقش پادشاه رو داشت یه روز نقش یه گدا ! یه روز قهرمان بود یه روز ذلیل و خوار … یه روز وفادار و زیبا یه...
-
قطاری که به مقصد خدا می رفت
جمعه 16 دیماه سال 1384 06:10
قطاری که به مقصد خدا می رفت ، لختی در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به جهانیان کرد و گفت: مقصد ما خداست . کیست که با ما سفر کند؟ کیست که رنج و عشق توامان بخواهد ؟ کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن ؟ قرن ها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدنداز جهان تا خدا هزار ایستگاه بود. در...
-
گربه در معبد
شنبه 26 آذرماه سال 1384 08:39
در روزگاران دور در یک معبد قدیمی استاد بزرگی وجود داشت که اندیشه های نوینی را درس می داد در معبد گربه ای بود که به هنگام درس دادن استاد سروصدا می کرد و حواس شاگردان را پرت می کرد استاد از دست گربه عصبانی شد و دستور داد که هر وقت کلاس تشکل می شود ، گربه را زندانی کنند تا حواس بقیه پرت نشود چند سال بعد استاد درگذشت ولی...
-
خسته شدم ...
جمعه 25 آذرماه سال 1384 14:42
دیگه از دنیای آدم ها خسته شدم ... خیلی پاگیر شدم ... فکر کنم که واقعا گم شدم ...
-
تنها ...
جمعه 25 آذرماه سال 1384 14:39
کسی مانند من تنها نماند . به راه زندگانی وانماند . خدا راَدر قفای کاروان ها غریبی در بیابان جا نماند .
-
درد...
چهارشنبه 23 آذرماه سال 1384 08:00
درون سینه آهی سرد دارم رخی پژمرده ، رنگی زرد دارم ندانم ، عاشقم ،مستم،چه هستم ؟ همی دانم دلی پر درد دارم .
-
انحطاط و خرافه پرستی تا به کجا ؟...
دوشنبه 21 آذرماه سال 1384 06:20
با بیتوجهی مسئولان فرهنگی به اقدامات محافل مروج خرافات، فعالیتهای این محافل، گسترش یافته و به تدریج رسمی میشود. بنا بر این گزارش، برخی از افراد سودجو با سوءاستفاده از شرایط به وجود آمده، کسب و کار جدیدی برای خود دست و پا کردهاند و به تازگی برای گسترش ابعاد فعالیت خود، به چاپ آگهیهای گوناگون، حاوی شماره تلفن...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 آذرماه سال 1384 06:18
جدا من خوشحال هستم که ساکنین خانه ی ملت در اینچنین فضای سالم ؛ صمیمی در حال فعالیت می باشند !
-
سختی مرگ آنقدر نیست که دوری دوست ...
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1384 22:07
حادثه تاسف بار برخورد هواپیمای سی 120 را در روز 3 شنبه به همه ی دوستان و بویژه دوست و همسایه عزیز در این فضا امید تسلیت عرض میکنم. امید جان ، تنها میتونم بگم که با تمام وجود از وقوع این حادثه متاسفم .نمیدانم که چه عبارت دیگه ایی رو میتوانم به کار بندم تا اندوه خوخویش را از اندوه تو و افسوس خویش را از افسوس تو بیان کنم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 آبانماه سال 1384 01:38
دادند خبر عید آمده است ....عید سعید آمده است // بر من چه که ، عید آمده است ؟....عید سعید آمده است ؟ // رو ده خبر بر منعمان ....بر پولداران ،بر ظالمان // بزم و طرب دایر کنند .... آدم خوران ، خونخوارگان // من در شبم این روز نیست .... پایان این شب روز نیست // این اخکر از قلب من است .... هر قلب را این سوز نیست // این روز...
-
عدل . واژه ای آشنا با مفهومی گنگ ….
چهارشنبه 13 مهرماه سال 1384 11:46
مقابل قفسه س کتاب ها نشسته بودم که چشمم به مجموعه لغت نامه دهخدا افتاد ، به خودم گفتم که در این لغتنامه معنی این لغت رو پیدا کنم .لغتنامه رو باز میکنم ع.د.ل پیداش کردم براتون در زیر نوشتمش : عدل . [عَ] ( ع اِمص ) مقابل ستم.مقابل بیداد.داد.( دستوراللغة ).مقابل جور.ضد جور.نقیض جور. (منتهی الارب)(اقرب الموارد).مقابل...
-
کت رو ول کردیم چسبیدیم به دکمه .....
شنبه 9 مهرماه سال 1384 23:19
کمی روی تصویر فوق تامل کنید .... در حین تامل کردن؛اوضاع جامعه و امنیت اون و همینطور وضعیت روحی جامعه ایرانی رو که فرهنگ غنی ایرانی رو داراست مرور کنید . دوستان ؛ هم وطنان ؛ هم کیشان به خداقسم ؛ ما کت رو ول کردیم به دکمه چسبیدیم ! البته اگر کت سالمی هنوز موجود باشه .... دوست عزیز ؛ طلبه ی عزیزی که این برگه را در دست...
-
من هنوز زنده ام !
جمعه 8 مهرماه سال 1384 23:39
..... هنوزم زنده ام و زنده بودنم خاریست به تنگ چشمی نامردم زوال پرست . ...... من هنوز هستم ؛ محکم تر از گذشته ....
-
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
جمعه 8 مهرماه سال 1384 09:40
والا پیامدار محمد ... گفتی که یک دیار هرگز به ظلم و جور نمی ماند بر پا و استوار... هرگز هرگز ، والا پیام دار محمد. انگاه تمثیل وار کشیدی عبای وحدت بر سر پاکان روزگار والا پیام دار محمد. در تنگ پر تبرک آن نازنین عبا .... دیرینه،ای محمد ... ...جا هست بیش و کم آزاده را که تیغ کشیدست بر ستم.. والا پیام دار محمد. گفتی که...
-
من ز سیلی زن ؛ ز سیلی خور ؛ از این تصویر بر دیوار بیزارم ....
پنجشنبه 7 مهرماه سال 1384 09:53
مراسم معارفه دکتر قالیباف برگزار شد . چیزی که خیلی جلب توجه میکرد، تصویر نقاشی پرتره این آقا بود که با قابی زرکوب به محل مراسم معارفه آورده بودند که خدا می دونه چقدر برای اون هزینه کردند! آقای قالیباف! باید به حال این وضعیت گریه کرد! به قول اخوان: من زسیلی زن زسیلی خور از این تصور بر دیوار بیزارم (پ1) آقای قالیباف !...
-
....When I was a child
سهشنبه 5 مهرماه سال 1384 08:34
وقتی که بچه بودم . پرواز یک بادبادک میبردتم از بام های سحر خیزی پلک تا نارنج زاران خورشید ... وقتی که بچه بودم . خوبی زنی بود که بوی سیگار میداد و اشک های درشتش از پشت عینک با قران می آمیخت ... آه آن روزهای رنگین ...... آه آن روز های کوتاه ..... وقتی که بچه بودم . آب ، هوا ، زمین بیشتر بود و جیرجیرک در خاموشی ماه آواز...
-
I am lost ..
دوشنبه 4 مهرماه سال 1384 13:10
Three words were in my heart. I shaped them soundlessly with my trembling lips, as i had not breath to ".spare for a whisper, "I am lost .And, having given up life, I suddenly began to live. The right question will take us home. The right question isn't: "Who am I?" The right question is: "What am I?" Before we can...
-
من LOST هستم . از دیار فراموش شدگان ، یک گمشده ...
دوشنبه 4 مهرماه سال 1384 12:43
من LOST هستم . از دیار فراموش شدگان ، یک گمشده ... از دیار گمشدگان ...... از........ ..........